چگونه یک ارتباط بدون خشونت داشته باشیم؟
ارتباطِ بدون خشونت، روشی ارتباطی است که مبنای آن درک همدلانه در برقرای ارتباط با دیگران است. این ارتباط، وجود ذاتی محبت را درانسانها پیشفرض میگیرد که این کار سبب درک همدلانه فرستنده و گیرنده پیام از یکدیگر میشود.
انسان موجودی اجتماعی است، به این معنی که شرایط زندگی او با زیستن در اجتماع و ارتباط با سایر انسانها آسانتر میشود؛ ازاینرو میتوانیم ارتباط را مبنای رفتار انسان بدانیم.
نیازهای انسان طیف متنوعی از نیازها را دربرمیگیرد. آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی، نیازهای ا نسان را به پنج دسته اساسی تقسیمبندی کرده است. بهنظر او نیازهای انسان شکل و ساختار هرمی دارند؛ یعنی اینکه در کف هرم، نیازهای زیستی و پایه وجود دارد و اگر این نیازها برآورده شود، به دستهبالاتری از نیازها میرسیم.
دستهبندی مازلو ازاین قرار است:
۱- زیستی: مانند خوردن و آشامیدن و…؛
۲- نیاز به امنیت: مانند امنیت شغلی وبهداشت و سلامت تن و روان و…؛
۳- نیازهای اجتماعی: مانند دوستی وصمیمیت و خانوادۀ پشتیبان، گروههای بزرگ اجتماعی، مانند باشگاههای ورزشی، اداره، گروههای مذهبی، سازمانهای حرفهای و… یا گروههای اجتماعی کوچک، مانند اعضای خانواده، همسر یا دوست نزدیک، معلم، همکار یا همکلاسی نزدیک، اشخاص معتمد و…میتوانند این حس را ایجاد کنند. همچنین افراد نیاز دارند توسط دیگران دوست داشته شوند ودیگران را دوست داشته باشند )چه از نوع جنسی و چه از نوع غیرجنسی( اگر چنین پذیرفتنی نباشد، افراد در معرض تنهایی و اضطراب اجتماعی یا افسردگی قرار میگیرند.
۴- نیاز به رضایت و احترام :انسانها نیاز به احترام و رضایت دارند، احترام به خود ورضایت از خود و احترام به دیگران افراد ممکن است برای کسب احترام و توجه دیگران به فعالیتهای مختلف حرفهای یا تفریحی دست بزنند .عدم تعادل درباره این نیازها ممکن است به کمبود احترام به خود، اعتماد به نفس پایین، عقدههای درونی و… منجر شود.
۵-نیازهای متعالی: نیازهای متعالی شامل دو دسته ۱- نیاز ذهنی و فکری و نیاز به زیبایی شناختی است.نیازهای ذهنی و فکری ( Cognitive ) انسانها به گسترش دادن ذهن و فکر و هوش خود نیاز دارند. این نیازها شامل خواست طبیعی انسان برای یادگرفتن، اکتشاف، دیدن نقاط جدید و خلق کردن میشود. ۲- نیازهای زیباییشناختی(Aesthetic) انسانها برای رشدکردن و رسیدن به خودشکوفایی، به تصور زیبا یا چیزی که از لحاظ زیباییشناسی دلپذیر باشد، نیاز دارند.
انسان هرنیازی که داشته باشد، برای پاسخگویی به آن نیاز، ناگزیر است با همنوعان خود ارتباط برقرار کند. اما، ارتباط چیست؟
ارتباط عبارت است از: فرایند انتقال پیام از فرستنده به گیرنده، مشروط بر آنکه محتوایی که انتقال داده میشود،ا ز فرستندهب ه گیرنده منتقل شود یا برعکس. پس،اولا ارتباط نوعی فرایند است. ثانیا برای برقراری ارتباط، حداقل، حضور سه عنصر فرستنده وگیرنده و پیام الزامی است. ارتباطِ بدون خشونت، روشی ارتباطی است که مبنای آن درک همدلانه در برقرای ارتباط با دیگران است. این ارتباط، وجود ذاتی محبت را درانسانها پیشفرض میگیرد که این کار سبب درک همدلانه فرستنده وگیرند پیام از یکدیگر میشود. اشَکال ارتباطی رایج میان انسانها، بهتدریج آنان را از ذات با محبتشان جدا کرده و باعث بروز سوءتفاهم و بدفهمی، میان آنان میشود.
در این کتاب، تلاش شده است تا طبق اصول ارتباط بدون خشونت، راهی برای بهبود روابط انسانی پیشنهاد کنیم.
در فصل اول، به معرفی اشَکال ارتباط انسانی در قالب ارتباط بدون خشونت و ارتباط بیگانهساز پرداختهایم.
در فصل دوم، به مراحل برقراری ارتباط بدون خشونت، یعنی چگونگی بیان مشاهدات، فارغ از ارزیابی و بیان احساسات اختصاص پرداختهایم.
در فصل سوم، به نیازها را مطرح کردهایم و نشان دادهایم که چگونه احساسات ریشه در نیازها و انتظارات فردی دارند.
در فصل چهارم، چگونگی بیان تقاضا را در ارتباط بدون خشونت خواهیم آموخت. در چهار فصل نخست، اصول ارتباط بدون خشونت را برای بیان خواستههای خود در تعامل با دیگران بهکار میبریم.
اما، در فصل پنجم، چگونگی شنیدن خواستههای دیگران را دراین قالب میآموزیم.
در فصل ششم، به ارتباط محبتآمیز باخود پرداختهایم.هر فردی، ابتدا باید بتواند با خود همدلی کند تا بتوانداین ارتباط محبتآمیز با خود را به دیگران نیز تسری بدهد و با آنها همدلی کند. همچنین در این فصل نحو ابراز قدردانی را مرور خواهیم کرد.
در فصل هفتم، به نحو ابراز خشم و ابراز قدرت در ارتباط بدون خشونت، پرداختهایم.
این کتاب تلاشی برای بهبود روابط انسانی در خانواده و محل کار و سایر عرصههای زندگی اجتماعی است. بیشک بهکاربردن عملی این اصول، نیازمند صبوری و جدیت و پیگیری در این راه است.
دیدگاه بگذارید