ما مربیان باید به سلاح خلاقیت و هنر همدلی مجهز شویم
سروکلۀ کرونا که پیدا شد، آموزشها از کلاسهای درس حضوری به کلاسهای مجازی منتقل شدند و اینگونه بود که آموزشها به فضای مجازی منتقل شدند.
سروکلۀ کرونا که پیدا شد، دروتختۀ مراکز آموزشی نیز بسته شد و آموزشها از کلاسهای درس حضوری به کلاسهای مجازی منتقل شدند. برخی از دانشآموزان سرخوش از اینهمه تعطیلی شدند و برخی دیگر نیز نگران عقب ماندن درس و مشق و مدرسه بودند و اینگونه بود که آموزشها به فضای مجازی منتقل شدند.
در فضای مجازی، مربیها دو دسته شدند: برخی از آنها کلاسهای خود را بهصورت معمولی در فضای مجازی ادامه دادند، اما برخی دیگر سعی کردند خلاقیت و ابتکار را چاشنی آموزشهای مجازی خود کنند.
نمونهای از این مربیان خلاق، سمیه قانعی، مربی خانۀ کودک است که دوران تهدید قرنطینۀ خانگی ایام کرونا را به یک فرصت تبدیل کرده و از همان روزهای اول که کرونا خانههای کودک را به تعطیلی کشاند، با ابتکارات خود، شاگردان نوآموزش را با ترفندهای مختلف پای درس و مشق نشاند.
او که با شناخت روحیات دانشآموزانش، ارتباط خوبی با آنها برقرار میکند، برای آموزش، شخصیتهای عروسکی و تخیلی را بهکار گرفته است تا از زبان آنها برای کودکان قصه بگوید. او شخصیتهایی را انتخاب میکند که برایشان جذاب باشد و قصههایی را برمیگزیند که علاوهبر آموزش درسی، نکات تربیتی نیز داشته باشند.
سمیه قانعی در بیان جزئیات این طرح و نوع آموزش خود اظهار داشت: «وقتی بالاجبار مجبور به قرنطینۀ خانگی شدیم، تصمیم گرفتم آموزشهای مجازیام متفاوت از آموزشهای حضوری باشد، بنابراین ایدهای که در ذهن داشتم را در این ایام تقویت و آن را عملی کردم. یاد دادن به کودکی که یکجا بند نمیشود، و نشاندنش پای لبتاپ و موبایل برای یاد گرفتن سخت بود و نیاز به ترفندهای آموزشی جدیدی داشت و من به یاری خداوند توانستم ازطریق دنیای مجازی، با استفاده از خلاقیت، ارتباط نزدیکی با سختترین مقطع سنی بگیرم. تکتکشان را حس کردم، به آنها عشق ورزیدم و عشق بیحدواندازهای هم از آنها دریافت نمودم.»
او با بیان اینکه در این مدت روندی تکاملی در تدریس داشته است اظهار کرد: «در روزهای آغاز شیوع ویروس کرونا، کودکان از شرایط بستهای که برایشان ایجاد شده بود خسته بودند، از پارک رفتن، دیدن پدربزرگ و مادربزرگهایشان و بازی با دوستانشان محروم شده بودند و حتی گاهی قطعی اینترنت در کلاسها، کلافهشان میکرد. اما درکشان کردم و از مهارت همدلی بهره گرفتم، زیرا کودکان نیاز به احساس امنیت و آرامش دارند. هیچگاه به آنها نگفتم که حق ندارند ناراحت و خسته باشند، بلکه به آنها راهحل مسأله را آموختم و کنار آنها و با آنها، مشکلات را پشتسر گذاشتیم.»
وی که با ذوق و شوقی مثالزدنی دربارۀ شاگردانش صحبت میکرد، گفت: «نهتنها کار با کودکان در فضای مجازی سخت نیست، بلکه بهعنوان خاطرات شیرینی که درگذرند باید از آنها یاد و استقبال کرد. در شرایطی بودیم که حتی برای ساخت کاردستی بهخاطر محدودیتهای اعمالشدۀ کرونایی با مشکل خرید مواجه شدیم، اما با همدیگر همفکری کردیم و با وسایل جایگزین، کار را ادامه دادیم و با شاد کردن فضا، حالمان را خوب کردیم. پابهپای هم ورزش کردیم، خندیدیم و خلاصه کودکی کردیم. با کودکان نمایش اجرا کردیم و مسابقه دادیم تا هم فضا شاد شود و هم به هدفم که بالا بردن اعتمادبهنفس در کودکان و نیز ارتباطگیری آنها با یکدیگر و قانونمند شدنشان بود برسیم. حتی با همۀ محدودیتهای فضای مجازی تلاش کردم قدرت بیان کودکان تقویت شود.»
این معلم خوشذوق ادامه داد: «کمکم شخصیتهای عروسکی را وارد کلاس کردم و عروسکها عضو لاینفک کلاس شدند. با زبان آنها ایجاد چالش و نیز حل چالش کردم و نکات درسی و تربیتی را از این طریق به کودکان انتقال دادم تا بالاخره من را بهعنوان مربی در فضای بستۀ قاب مجازی پذیرفتند و با بهکارگیری چاشنی خلاقیت در محیط کلاس، این روند را در این یکسال ادامه دادیم. خلاصه اینکه با استفاده از ایدهپردازی و خلاقیت، قاب مجازی را برایشان ملموس کردم و وجود خودم را بهمعنای واقعی کلمه در کنارشان تزریق نمودم.»
این مربی خانۀ کودک همچنین با اشاره به گلایههای اولیاء از شیطنت و بیقراری شاگردانش، به تجربۀ برگزاری کارگاههای روانشناسی نیز اشاره و بیان کرد: «در همین فضای مجازی، کارگاههای مادر و کودک برای آموزش والدین و راههای برخورد با کودکان و جشنهای مختلفی مانند جشن یلدا، عید، روز پدر و مادر، جشن تخممرغ رنگی و… را برگزار کردیم. حتی موانع سختِ حلنشده که اولیاء و یا مشاوران در رابطه با آنها مشکل داشتند، با این راهکارها، سهل و آسان شد.»
سمیه قانعی مربی خانۀ کودک خلاق در پایان با اشاره به تحولات آموزشی که پیش روی نظام آموزشی است خاطرنشان کرد: «بهنظر میرسد دنیای آموزش بعد از کرونا، تحولات جدی به خود خواهد دید، مفهوم مربی و دانشآموز عوض خواهد شد و تعاریف جدیدی به خود خواهد گرفت. این ویروس به ما یادآوری کرد که وجود تکنولوژی و خلاقیت در کار با کودکان که ذاتاً هنرمندند چقدر حیاتی است و ما بهعنوان مربی باید خود را به سلاح هنر، تکنولوژی و خلاقیت دربرابر کودکان مجهز کنیم تا بتوانیم به آنها بیاموزیم.»
دیدگاه بگذارید