تا ارتباط برقرار نشود، آموزشی هم نخواهد بود
یک نکتۀ قابلتوجه در امر آموزش، خصوصاً آموزش مجازی این است که بدانیم قبل از اینکه با مخاطبین خود یک ارتباط مؤثر برقرار کنیم، نمیتوانیم مطلبی را انتقال و یا آموزش دهیم، پس طبعاً در گام نخست با مسألۀ ارتباط و چگونگی برقراری ارتباط مواجه هستیم.
ارتباط در فضای مجازی با ارتباطات دنیای واقعی تفاوتهای زیادی دارد. بهعنوان مثال مربی در فضای کلاس واقعی میتواند با تماس چشمی با هریک از دانشآموزان، متناسب با آنچه از نگاه آنها دریافت میکند، رفتاری مؤثر درراستای برقراری یک رابطۀ مؤثر انجام دهد، درحالیکه در فضای مجازی این شرایط لزوماً مهیا نیست و باید بهکمک یک سری فاکتورهای دیگر، فضای ارتباطی درستی فراهم شود.
در گام اول و بهخصوص در اولین جلسات، لازم است مربی دغدغۀ برقراری ارتباط مؤثر با مخاطبین خود را داشته باشد و ایجاد فضای دوستانه همراه با آرامش را در اولویت قرار دهد. زمانیکه مخاطبین متوجه میشوند که شرایط روحی و روانی آنها برای مربی اهمیت ویژهای دارد، طبیعتاً آنها نیز برای شکلگیری این فضای صمیمی، همکاری بیشتری خواهند داشت و در این زمان میتوان گفت مربی شروعی موفقیتآمیز داشته است.
گام بعدی، بیان مقررات و فرایند کار در کلاس است. مخاطب قرار است بداند که چه اتفاقی در کلاس رخ خواهد داد و قرار است از کموکیف روند کلاس، روش آموزش، مقررات و نحوۀ ارزشیابی مطلع باشد. تجربه نشان داده است که کلاسداری و آموزش مبهم، در مخاطبین میزان بالایی از استرس تولید میکند. از طرفی ضروری است که توضیحات مربی دربارۀ اینکه قرار است با یکدیگر چه اقداماتی انجام دهیم و چه انتظاراتی میتوانیم از همدیگر داشته باشیم، باید همراه با مهربانی و درک متقابل باشد. ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه آنچه میتواند ضامن اجرای هرچه بهتر مقررات و اهداف آموزشی باشد، سهیم کردن دانشآموزان در تنظیم مقررات و فرایند آموزش کلاس میباشد.
مرحلۀ دوم در آموزش، انتقال اطلاعات است. پس از آنکه از برقراری یک ارتباط سالم و دوستانه اطمینان حاصل شد، حال باید برای بخش مهم انتقال اطلاعات چارهای اندیشید. در اینجا باید یادآور شد که بدون گذر از گام نخست، ورود به آموزش بسیار دشوار و حتی نشدنی است.
استفاده از اسلایدهای جذاب، پخش فیلم و انیمیشن، و اجرای آموزش در نرمافزارها و محیطهای آموزش مجازی میتواند اقدامات مفیدی درراستای ارائۀ آموزش مؤثرتر باشد. همچنین کمک گرفتن از بازی میتواند به دو شکل به امر آموزش کمک کند. اولین نقشی که بازی در آموزش دارد این است که بهعنوان یک روش تسهیلگر میتوان از آن استفاده نمود و بخش قابلتوجهی از آموزش را ازطریق طراحی بازیهای آموزشی اجرا کرد. نقش دیگر بازی در آموزش، ایجاد فضای تفریح، سرگرمی و رفع خستگی میباشد. قابل توجه است که هر دو کاربرد بازی، در افزایش تمرکز دانشآموزان نقش بهسزایی دارد.
برای ایجاد تمرکز در مخاطبین در حین آموزش میتوان از روشهایی مانند صدا زدن دانشآموزان بهصورت تصادفی برای پاسخ به پرسشهای کلاسی، طراحی فعالیتهای جذاب آنلاین گروهی متناسب با توان دانشآموزان و سپردن مسئولیت به آنها بهره جست. همچنین دادن زمان تنفس در مواقعی که احساس میشود تمرکز دانشآموزان پایین آمده است و یا نشانههای خستگی در آنها دیده میشود نیز بسیار مؤثر است.
یکی از نکات بسیار ضروری در امر آموزش که متأسفانه گاهاً بهخصوص در فضاهای مجازی نادیده گرفته میشود، توجه به این واقعیت است که تقریباً هر دانشآموزی میتواند هر مطلبی را یاد بگیرد، و تنها فاکتور مؤثر در این امر، توجه به زمان است. به زبان دیگر اگر به دانشآموزان بهاندازۀ کافی زمان داده شود، میتوانند از عهدۀ یادگیری بسیاری از مطالب و مهارتها برآیند، ولی متأسفانه گاهی اوقات شتاب و عجلۀ مربیان برای رسیدن به پاسخ پرسشهایشان سبب میشود زمان کافی را در اختیار مخاطبین خود قرار ندهند، که این امر تأثیر مخربی بر اعتمادبهنفس دانشآموزان دارد. طبیعی است که توجه به تفاوتهای فردی و شناخت نقاط قوت و ضعف دانشآموزان و تنظیم انتظارات براساس این فاکتورها میتواند در افزایش اعتمادبهنفس در دانشآموزان و همچنین بهبود فرایند تدریس کمککننده باشد.
مسألۀ دیگری که مربیان و اولیاء دانشآموزان با آن مواجه هستند، فقدان انگیزه در برخی از دانشآموزان است. در این خصوص نیز توجه به چند نکته میتواند راهگشا باشد. نکتۀ اول اینکه مواجه کردن دانشآموزان با مطالب سخت و پیچیده میتواند سبب آسیب به خودباوری و انگیزۀ آنها شود. بنابراین پیشنهاد میشود مربیان، آموزش را از مطالب ساده به دشوار و از مطالب کاربردی بهسمت مطالب نظری، و با خرد کردن و شکستن مطالب سنگین و پیچیده به مطالب کوچکتر و شفافتر شروع کنند؛ بهخصوص زمانیکه معلم مطالب جدید را به مطالب پیشین که دانشآموزان به آنها تسلط دارند مرتبط میکند، گام بزرگی در یادگیری سادهتر موضوع موردنظر برداشته است.
یکی دیگر از مسائلی که در فضای آموزش مجازی بهشدت نیاز به بازنگری دارد، نحوۀ ارزشیابی دانشآموزان است. آنچه بهوضوح قابلمشاهده است، کسب نمرههای خیلی بالا توسط دانشآموزان و دانشجویان بسیار ضعیف است که خود گواه این میباشد که سیستم فعلی ارزشیابی آموزش مجازی ناکارآمد میباشد. این ناکارآمدی به دو علت عمده رخ داده است. نخست عدم شکلگیری درست و عمیق نظامهای اخلاقی و ارزشی در برخی از دانشآموزان است، که برای اصلاح آن نیاز به همت همۀ افراد جامعه برای فرهنگسازی و اشاعۀ اصول اخلاقی و ارزشی میباشد. مورد دوم عدم وجود سیستمهای ارزشیابی مبتنیبر فضای مجازی است. برخی مؤسسات اقدام به ارائۀ روشهایی برای ارزشیابی دانشآموزان کردهاند که اعتبار نمرات را تا حد امکان بالا ببرد. مثلاً عدم ارائۀ تمامی سؤالات در نگاه اول، محدودیت دسترسی به سؤالات قبلی، زمان محدود پاسخگویی برای هر سؤال، ارائۀ سؤالات خلاقانه و غیره. البته با وجود تمامی این روشها، متأسفانه همچنان دانشآموزان درصدد پیدا کردن راههای میانبری برای دستیابی به بیشترین نمره میباشند و این ناشی از تفکر حاکم بر نظام آموزشی ماست؛ نظامی که همۀ تلاشها و زحمات و شایستگیهای یک دانشآموز را محدود به یک نمرۀ پایانترم میکند. طبیعی است که وقتی همۀ تلاشها و دانستهها و داشتههای یک دانشآموز فقط براساس یک نمره سنجیده میشود، دانشآموز دچار اضطراب شده و تمام تلاشش را میکند تا از هر طریقی، حتی روشهای غیراخلاقی به بالاترین نمره برسد. مربی با گسترش مباحث اخلاقی و عدم توجه به نمره، اهمیت دادن به تمامی فعالیتهای دانشآموزان از جمله مشارکت در مباحث، انجام پروژههای کلاسی و شرکت در کارهای گروهی، میتواند کودک را بهسمتی سوق دهد که کمتر اضطراب نمرۀ نهایی را داشته باشد.
در پایان ذکر این نکته اهمیت دارد که معلمین و مربیان عزیز، اصلیترین سرمایههای آیندهساز هر مملکتی هستند و توجه به نیازها و خواستههای آنها، حفظ حرمت و جایگاهشان و سرمایهگذاری برای فراهم آوردن محیط کار و ابزار مناسب آموزش برای این قشر، از مهمترین وظایف مدیران ارشد میباشد.
دیدگاه بگذارید